واكسن دو ماهگي
سلام عشق ماماني سلام قند تو قندون سلام نمك نمكدون يكشنبه 14 دي دومين ماهگرد تولد شما عزيز دلم بود و صبح اون روز ساعت 7:30 با باباجون رفتيم كلينيك نزديك خونه ماماني اينا ، تا واكسن دوماهگي شما رو بزنيم و بعدش هم بريم خونه ماماني يكي دو شب شب اقامت كنيم تا اگر خدايي نكرده شما تب كردي از تجربيات مادرانه ماماني استفاده كنيم و با بودن ماماني در كنارمون دلگرم باشيم وقتي رسيديم كلينيك تا باباجون جاي پارك پيدا كنه من و شما رفتيم داخل و منتظر شديم تا نوبت به تزريق واكسن شما برسه... ماماني هم خودش صبح زود اومده بود تا تنها نباشيم قبلش كمي بهت شير دادم چون بعد واكسن تا يه ربع بعدش نميتونستي شي...