اولین ها
سلام عزيز دل ماماني ،سلام هسته آلبالوی من الان كه دارم برات اين وبلاگو مينويسم شما هنوز توراهي و من و بابايي منتظريم زود تر روي ماه دختر خوشگلمونو ببينيم. اولين باري كه من و بابايي ازوجود شما مطلع شديم روز 18 اسفند 92 ساعت 7:30 بود... دقيقا قبل از اينكه بريم سر كار رفتيم آزمايشگاه صدرا و نتيجه جواب آزمايشو گرفيتيم و فهميديم ديگه داريم ميشيم يه خانواده سه نفري... اولين باري كه صداي قلب دخترم نازمو شنيدم و شكل كوچولو شو ديدم 11 فروردين 93 بود . اولين باري كه من و بابايي فهميديم ني ني كوچولومون جنسيتش چيه !! 5 خرداد 93 بود (16 هفته و 3 روز) ...