روژيناي ماروژيناي ما، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

خاطرات طلایی خوشمزه ترین نی نی دنیا

واكسن دو ماهگي

1393/10/16 16:41
نویسنده : مامی آرزو
1,646 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق ماماني 

سلام قند تو قندون

سلام نمك نمكدون

يكشنبه 14 دي دومين ماهگرد تولد شما عزيز دلم بود و صبح اون روز ساعت 7:30 با باباجون رفتيم كلينيك

نزديك خونه ماماني اينا ، تا واكسن دوماهگي شما رو بزنيم و بعدش هم بريم خونه ماماني

يكي دو شب شب اقامت كنيم تا اگر خدايي نكرده شما تب كردي از تجربيات مادرانه ماماني

استفاده كنيم و با بودن ماماني در كنارمون دلگرم باشيم

وقتي رسيديم كلينيك تا باباجون جاي پارك پيدا كنه من و شما رفتيم داخل و منتظر شديم

تا نوبت به تزريق واكسن شما  برسه...ماماني هم خودش صبح زود اومده بود تا تنها نباشيم

قبلش كمي بهت شير دادم چون بعد واكسن تا يه ربع بعدش نميتونستي شير بخوري 

وقتي خانوم دكتر گفتند پاشو نگه داريد تا تكون نده من در حاليكه پاي كوچولوتو نگه داشته بودم

فقط به چهره معصوم و زيبايتو نگاه ميكردم ، و اصلا به پات نگاه نكردم كه نكنه دلم موقع فرو كردن

سوزن توي پات بلرزه و پاتو ول كنم و شما بيشتر درد بكشي

يكمي بعد از تزريق واكسن گريه كردي ولي زود ساكت شدي وقتي هم كه رفتيم

قد و وزن شما رو چك كنند خوشحال بودي لبخند بر لب ماماني رو نگاه ميكردي و ماماني

هم كلي قربون صدقه خند هات رفت

تا نزديكاي ظهر كه هنوز اثر قطره استامينوفن توي بدنت بود خواب بودي وقتي بيدار شدي

چنان گريه اي كردي كه تا حالا نشنيده بودم ازتمتفکر

ولي گريه كوتاه بود و تا شب كه مرتب هر 4 ساعت يكبار قطره ات رو خوردي هيچ مشكلي

نداشتي و فقط كمي بي حال بودي

خداروشكر تب هم نكردي و فكر ميكنم اينو مديون اون قطره استامينوفن بوديم كه تب شما

رو كنترل ميكرد

شب قبلش هم خونمون يه كيك كوچولويي پختم و يك چيز كيك موزي هم به مناسبت

دوماهگيت درست كردم و آوردم خونه ماماني

اولين واكسن به خوبي و خوشي زده شد و تو دختر شجاع و قوي من به خوبي از پسش

براومدي انشااله هميشه سالم و سلامت باشي دلبركم

 

اين كمپرس آب سرد  كه تا هشت ساعت ، هر يك ساعت يكبار روي پات ميذاشتيم

 

 

اينم كمپرس اب گرم كه بعد از هشت ساعت ؛ ساعتي يبار برات ميذاشتيم

 

 

اينم كيك ماهگردت .... الهي مامان فدات بشه كه اينقدر آروم و مظلوم خوابيده بودي نفسم

 

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان کیارش
21 دی 93 1:54
سلام آرزوجان تبرک تبریک میشه بفرمایید قد و وزن روژیناجون چقدر بود؟؟؟؟؟ راستی خوشحال میشم به وبلاگ منم سر بزنی ممنون ليدا جون قدش 56 سانتي متر و وزنش حدود 5 كيلو بود چطور مگه عزيزم؟
مامان کیارش
22 دی 93 9:26
به سلامتی دارم با برادرزادم مقایسه میکنم!ماشاالله دختر شما خوب وزن گرفته ،دلارام ما 4300 شده ممنونم دوستم ، اخه به وزن بدو تولد بستگي داره ....خدا حفظش كنه براتون