روژيناي ماروژيناي ما، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

خاطرات طلایی خوشمزه ترین نی نی دنیا

چهار ماهگی روژینا جون مامان

1393/12/21 19:47
نویسنده : مامی آرزو
570 بازدید
اشتراک گذاری

يه سلام گرم توي اين روزاي اخر زمستون

اول از همه ببخشيد كه اين همه تاخير داشتيم

آخه نزديكه عيده هم كاراي خونه تكوني داريم و واقعا با وروجكي مثل شما فرصت كمه و هم اينكه يك هفته اي لب تابم پيشم نبود و با موبايل هم خيلي راخت نيستم كه پست بزارم

ولي الان اومدم

نمیدونم از چهار ماهگی شیرینت بگم یا از دردی که واسه واکسن زدن داشتی

بعله عزیزم این دفعه واکسن کمی دردش بیشتر بود البته تو گل دختر من مثل همیشه مقاوم و صبور تحمل کردی ولی پنجشنبه صبح که رفتیم با مامانی کلینیک برای واکسن. با کالسکه رفتیم هوا هم خوب بود و شما نازنین دختر هم طبق معمول خواب

وقتی از خانم دکتر در خصوص شروع غذای کمکی سوال کردم گفتند نه نیازی نیست و دختر شما طبق نمودار خوب پیش میره و شش ماهگی که اومدی بهتون میگم ما هم گوش به حرف ایشون میدیم و فعلا فقط شیر شیر شیر... لذت بخش ترین کار دنیاست وقتی تو بغل می و قولوپ قولوپ شیر میخوری و عاشق اینم که دوست داری حتما موقع شیر خوردن انگشتم یا یقه لباسم و نگه داری

گرفتن انگشت من به وسيله دستت منو بيشتر وقتا به فكر فرو ميبره و خداوشكر ميكنم كه تو سالمي و خدا منو لايق مادر شدن دونسته

به قول يكي از ماماناي خوب توي ني ني وبلاگ شايد خدا با دادن شما ني ني ها به ما ميخواد مابيشتر خدارو شاكر باشيم

خلقت يه انسان يه موجود زنده به اين ظرافت و دقت و از همه مهمتر اينقدر شيرين و با احساس واقعا جاي هزاران بار شكر داره

بام ميگم خدايا شكرت

بودن با تو حس خیلی خوبیه بخصوص وقتی میبینم تو هم به من وابسته ای... درست مثل من که نفسم به نفست بنده

تا حالا به اين دقت نكرده بودم كه وقتي مامانا بچه هار وبغل ميكنن ميگن آخيش خستگيم در رفت يا وقتي خودم بچه بودم بابابزرگم بوسم ميكرد ميگفت بيا يه بوس بده خستگيم در بره معنيش چيه

اين روزا خوب اينو درك ميكنم كه ، بعد از كاراي خونه تكوني البته وقتي شما خوابي ها .... وقتي ميام بغلت ميكنم از فرط دلتنگي به خودم فشارت ميدم و يه بوس محكم و واقعا خستگيم در ميره و انرژي ميگيرم واسه ادامه كار....

وای وای وای بزار بگم یه خبر خوب 

درست وقتی سه ماه و بیست هشت روزه بودی تقریبا ساعت 9 شب وقتی شما توی تشک بازیت مشغول بازی بودی و من و باباجون  شام میخوردیم یه دفعه صدای گریه ات بلندمون کرد و وقتی دیدم تنها بهانه زندگی مون اولین غلت شو زده بی اختیار اشک توی چشمم جمع شد

خب چه کنم مامی جون که من اینقدر احساسی ام . اما باید اعتراف کنم این اشک شوق عمر طولانی نداشت

بعد شام که شما روی پام بودی و سعی داشتم بخوابونمت یهو خودتو پرت کردی روی زمین اونم با صورت .. الهی مامان فدات بشه که دردت اومد ولی عزیزم مقصر من نبودم چون شما از بس خوشحال شده بودی از بابت غلت زدن... فکر کردی روی پا  هم میشه .. اما نشد

فعلا فقط به پهلوی چپ میچرخی و بعد از غلت زدن هیچ  چکاری نمیکنی جز متعجب نگاه کردن به اینو و اونور.و سعي ميكني تمام مدت گردنت رو بالا نگه داري...

یاد گرفتی شیشه آب قند ت رو خودت تو دستت نگه داری و تا آخرش میخوری قربون دستی کوچولوت بره مامان

یاد گرفتي جیغ بزنی و با صدای بلند آواز میخونی بلبل خوش صدای من

ساعت خوابت كمتر شده و روز ها بيشتر بيداري ولي خداروشكر كه شب ها زودتر ميخوابي ، درسته هنوز ميزارمت روي پام تا بخوابي ولي خب از اينكه بخوام تا صبح بيدار بمونم خيلي خيلي خيلي بهتره و من از اين بابت ازت ممنونم عشقم

 

اي واي...... بعله صدات داره مياد بايد برم ني ني ام تنها نمونه.... هنوز حرف داشتم ولي همينو آپلود ميكنم بقيه اشو دوباره ميزارم يه عالمه عكس ديگه

زود برميگردم

پسندها (2)

نظرات (3)

رضوان
24 اسفند 93 16:53
ساسان اس ام اس
3 فروردین 94 14:30
سلام معلومه نی نی باحالی داری. امیدوارم همیشه سالم باشه. تو انجمن سایتمون مطالب زیادی درباره کودکان و همسرداری داریم. من بهت سر زدم اگه شما هم دوست داشتی به سایت ما سر بزن. ممنون www.SasanSMS.ir کامل ترین آرشیو اس ام اس www.SasanSMS.ir/Forum متفاوت‌ترین انجمن سرگرمی و تفریحی فارسی‌زبانان
مهدیه
5 فروردین 94 12:35
رژینا خانم گل ، من دوست مامانتم و همه خاطرات قشنگتو خوندم ، مامان آرزو انقدر قشنگ و با احساس از تو نوشته که هوس کردم بخورمت. دعا کن منم بتونم مامان یه دختر خوشگل و دوست داشتنی مثل خودت بشم. بوس از راه دور واسه تو نازنین دخمل
مامی آرزو
پاسخ
مرسی مهدیه عزیزم . امیدوارم به زودی زود مامان بشی و لذت نی نی تو ببری که واقعا دلنشینه