اولين گردش زمستوني
بعله اولين گردش زمستوني با كالسكه جون رو روز دوشنبه 26 بهمن با ماماني انجام داديم و رفتيم تا پارك كوروش و كمي قدم زديم هوا هم كمي سرد بود ولي شما حسابي جات گرم و نرم بود بعدش هم رفتيم فروشگاه KOTON شريعتي كه حراج زمستوني گذاشته بود و يه سارافون خوشگلم براي شما خانوم خانوما خريديم
وقتي سوار كالسكه شدي چنان با تعجب بهم نگاه ميكردي و يه لبخند ريزي روي لبت بود كه انگار داري ميگي مامان حال ميكني با من ها !!!! دقيقا همينطوره مامي جونم
تمام مدتي هم كه كالسكه سواري كرديم شما خواب بودي و فقط وقتي توي پستي بلندي مي افتاديم چشماتو باز ميكردي و يه نيم نگاهي و دوباره لا لا....
خيلي دوست داشتم با چشم باز عكس بندازي كه نشد
ايشالا بهار كه هوا بهتر شد بازم ميام كالسكه سواري
الان كه سه ماه و 14 روزه تورو دارم همه زندگي همه عمرم شده روژينا....
همه اميدم همه دنيام شدي تو گلم
روز به روز بيشتر بهت وابسته ميشم و از الان نگران شش ماه ديگه ام كه قراره شما رو بزارم و برم سر كار...
خداروشكر كه مرخصي ام نه ماهه است ولي بازم تنها گذاشتنت برام خيلي سخته
اينقدر بهت وابسته ام كه وقتي ميخوابي دلم برات تنگ ميشه و چند بار بهت سر ميزنم و قربون صدقه ام ميرم
درسته وقتي بيداري نميزاري مامي به كاراش برسه ولي وقتي هم خوابي خيلي دلتنگت ميشم خب!!!!
روز جمعه 24 بهمن جلوي محوطه خونه ماماني مليح اين عكس انداختيم يه چند دقيقه اي شما رو گذاشتيم روي چمن ها تا آفتاب بگيري